زندگی های روزمره كودكان پر از موفقیت و شكست است. زمانی كه در امتحان دیكته موفق می شوند بی نظیرند، اما اگر فراموش كردند تكلیف علوم خود را بنویسند سرزنش می شوند و صدها نمونه دیگر. چون كودكان به ندرت بین مسائل جزئی و مهم می توانند فرقی قائل شوند و موفقیت های بزرگ تر نمی توانند شكست های كم اهمیت شان را جبران كنند.

 

16

عزت نفس شامل احساسات، باورها و آرزوهای پیچیده كودك براساس مهارت های در حال تغییر وی در تأثیر متقابل و نفوذ به دنیای اطرافش است. چون عزت نفس بسیار پیچیده و ارزیابی آن بسیار پردردسر و دشوار است، در زیر فهرستی در مورد علائم امكان پائین بودن عزت نفس در كودكان ارائه شده است. این علائم به والدین می آموزد كه اگر كودكی عزت نفس اندك داشته باشد، چگونه رفتار می كند و چه طرز فكری خواهد داشت.

 

كودكی كه عزت نفس اندكی دارد در خانه چنین رفتارهایی از خود بروز می دهد:

 ۱- آرزو دارد كس دیگری باشد. كودكی كه دائم دوست دارد شخص دیگری باشد، معمولاً بیش از حد خیال پرداز است و آرزو دارد كه كوچك تر شده و از مسئولیت های بزرگسالی خلاصی یابد.

 

۲- احساس بی ارزش بودن می كند. این احساس زمانی به وجود می آید كه كودك نسبت به جلب توجه دیگران امید كمی به خود دارد، در نتیجه به ندرت در جستجوی توجه دیگران است.

 

۳- اغلب به هنگام برخورد با وظایف مشكل یا جدید گریه می كند. بعضی از كودكان هنگام روبرو شدن با وظایف مشكل صبور نیستند و دائم مضطرب اند كه چگونه آنها را انجام دهند و به همین دلیل به شدت اشك می ریزند.

 

۴- از خود به طور منفی یاد می كند. كودكان هنگام صحبت درباره توانایی هایشان غلو می كنند و اكثر والدین به شنیدن این حرف ها عادت دارند اما كودكی كه عزت نفس اندكی دارد ممكن است بگوید كه از خودش بیزار است یا ای كاش مرده بود.

 

۵- از خود فعالیتی نشان نمی دهد. بیشتر كودكان آن قدر از انرژی اشباع شده اند كه به نظر می آید در حال انفجارند،اما كودكی كه احساس درماندگی می كند،نشانه ای از تلاش در او دیده نمی شود.

 

۶- ابهام را نمی تواند تحمل كند. وقتی كه كودكی به قوه تشخیص خود اعتمادی ندارد می خواهد كه هر چیزی را برایش چندین و چند بار توضیح دهند.اگر موضوعی به اندازه كافی واضح نباشد، باور نمی كند كه بتواند آن را درك كند و نگران پیامدهای سوء تعبیر خود می شود.

 

۷- خود ویران گر است. بعضی از كودكان از خود بیزارند و حتی ممكن است كه به خودشان آسیب برسانند و این كار را معمولاً با گاز گرفتن یا خراشیدن خود شروع می كنند.

 

۸- از نظر ظاهر، سرو وضع مرتبی ندارند. البته این مسئله در مورد كودكانی كه مسائل زیادی برای فكر كردن دارند رایج است، اما می تواند علامتی باشد نسبت به این كه كودك از فكر كردن و توجه به خود لذتی نمی برد.

 

۹- تصمیم گیری برایش مشكل است. این علامت دیگری است كه نشان می دهد كودك به قوه تشخیص خود ایمان ندارد و نگران پیامد انتخابی است و در تصمیم گیری مشكل پیدا می كند.

 

۱۰- نسبت به آینده اش بدبین است. وقتی كه كودك تان با بی حوصلگی و ناامیدی از آینده اش سخن می گوید باید نگران شوید. بعضی از كودكان چون آینده شان را چندان پربار نمی بینند، اهمیتی نمی دهند كه بعدها چه اتفاقی بیفتد.

 

كودكی كه اعتماد به نفس اندكی دارد در بین كودكان دیگر بعضی از رفتارهای زیر را از خود نشان می دهد:

 ۱- به كودكان كوچك تر و ضعیف تر از خود زور می گوید. كودكی كه احساس ضعف می كند و به سبب عدم اعتماد به نفس ناامید است سعی می كند با ترساندن بچه های دیگر، مخصوصاً آنهایی كه ترسو هستند، احساس قدرت كرده یا لااقل بدین ترتیب شخص دیگری را در ترس خود شریك كند.

 

۲- ستیزه جو است. معمولاً بعضی از دوستان هم سن و سال، گاهی نسبت به یكدیگر پرخاشگر ند، اما اگر كودكی به طور دائم حالتی پرخاشگر داشت، نگران كننده است، چون او بدین طریق نشان می دهد كه از هم سن و سال هایش به طور كلی بیزار است. كودكی كه دیگر كودكان را از خود می راند احتمالاً می ترسد كه دیگران او را نپذیرند.

 

۳- در برخورد با بزرگسالان قوی تر یا همسن و سال های تازه وارد، اعتماد به نفس ندارد. كم رویی در كودكان رایج است و به طبیعتی كه با آن متولد می شوند ارتباط دارد، ولی اگر كودكی با دیدن هر شخص غریبه یخ می زند، نشان دهنده این است كه می ترسد اشخاص تازه وارد او را بد یا نالایق تصور كنند.

 

۴- درك دیدگاه های دیگران برایش مشكل است. روی هم رفته كودكان، تفكرات و احساسات دیگران را سریع درك می كنند، اما اگر كودكی معتقد باشد كه نمی تواند دیگران را بفهمد یا در این زمینه تلاش كمی كند، توانایی درك سریع او تحلیل می رود و اگر عزت نفس كودك اندك باشد، دیگر برای درك احساسات دیگران تلاش نمی كند.

 

۵- بیش از حد به عقاید افراد مقتدر یا هم سن و سال های با اقتدار تكیه می كند. كودكی كه به خود اعتمادی ندارد یا قادر به ابتكار نیست پیرو عقاید اشخاصی است كه با اعتماد به نفس اند.

 

۶- معلومات عمومی كمی دارند. كودكی كه عزت نفس اندكی دارد، فكر می كند كه نسبت به دیگران از جذابیت كمتری برخوردار است و به این سبب، افكار خود را ابراز نمی كند و بر این باور است كه عقاید و احساساتش برای دیگران اهمیتی ندارد و كسی علاقمند به شنیدن آنها نیست.

 

۷- نقش رهبری را نمی پذیرد. كودكانی كه عزت نفس اندك دارند، اغلب معتقدند كه در سازمان دهی دیگران و یا تصمیم گیری ناتوان اند.

 

۸- به ندرت داوطلب می شود. كودكی كه احساس می كند بعید است كاری را كامل یا رضایت بخش انجام دهد در هیچ كاری شركت نمی كند.

 

۹- اغلب از اجتماع دوری می كند. كودكی كه عزت نفس اندكی دارد، نمی داند كه چگونه توجه دیگران را به خود جلب و حفظ كند. به این علت از كودكان دیگر دوری می كند و زمانی هم كه تلاش می كند وارد گروهی شود، بسیار ناشیانه عمل كرده و تلاش شان بی فایده می ماند.

 

۱۰- هم سالانش به ندرت او را انتخاب می كنند. كودكی كه به ندرت داوطلب می شود و از تفكرات و احساساتش كم تر سخن می گوید و عقایدش را ابراز نمی كند، در بازی و كارهای مشاركتی به ندرت انتخاب می شود. او از بودن با دیگران هرگز لذتی نمی برد و به ندرت می تواند بر فكر گروه تأثیر بگذارد و بدین ترتیب عدم اعتماد به نفسش شدت می یابد.

 

۱۱- دم دمی مزاج است. وقتی كودكی به قوه تشخیص خود اعتماد ندارد، كف نفس مناسب را از دست داده و رفتار متناقضی از خود نشان می دهد، مثلاً در زمین بازی خیلی ساكت می ماند اما وقتی در كلاس درس است با سروصدا كردن توجه معلم را به خود جلب می كند چرا كه می داند می تواند این كار را انجام دهد.

 

۱۲- مطیع است. هنگامی كه كودكی نسبت به ارزش خود بی اطلاع است و به راحتی تسلیم هوس ها و دستورات دیگران می شود.

 

۱۳- توجه ها را به سمت خود جلب می كند. از آن جا كه عزت نفس اندك انواع بسیار متفاوتی دارد، مسلماً به طور متناقضی نیز بروز می كند. بعضی از كودكان فكر می كنند بی ارزش اند و از خود چیزی ندارند كه اظهار نمایند، آن گاه در تلاش اند كه با پزدادن توجه دیگران را به خود جلب كنند.

 

۱۴- به ندرت می خندد یا لبخند می زند.

 

۱۵- از هم سن و سال های خودش با اهانت یاد می كند. كودكی كه نمی تواند تأیید دیگران را به دست آورد برای این كه رنج خود را كاهش دهد، دیگران را سرزنش می كند. مثلاً می گوید: «فلان كودك بی ادب و كثیف است، یا نق می زد یا احمق واقعی و كودن است.»

 

۱۶- تابع امیال آنی خود است. كودكی كه به خود اعتماد ندارد، بی اندازه نگران است كه نتواند كاری را به خوبی انجام دهد و اغلب بدون فكر عمل می كند.

 

۱۷- حواسش زود پرت می شود و زمان قدرت تمركزش كوتاه است. این ویژگی از آن جا ناشی می شود كه كودك فكر می كند كه نمی تواند كار دشواری را انجام دهد و به محض این كه به قسمت دشوار كار می رسد توجه و تمركز او از بین می رود. اگر مطلبی را كه می خواند زود درك نكند یا به سرعت نتواند مسئله ریاضی را حل كند دچار حواس پرتی می شود.

 

۱۸- در محیط های جدید و ناآشنا دچار اضطراب شدیدی می شود. بعضی از كودكان كه از عزت نفس اندكی برخوردارند، در محیط های آشنا خوب عمل می كنند، چون احساس می كنند كسی از آنها كاری خارج از توان شان نمی خواهد، اما وقتی كه محیط تغییر می كند بی اندازه نگران می شوند و می ترسند كه انجام دادن كارهای متفاوتی را از آنها بخواهند.

 

۱۹- از اشتباه شخصی خود رنج می برند و به كارش ادامه نمی دهد كه مبادا مرتكب اشتباهی دیگر شود.

 

۲۰- انگیزه تلاش را از دست می دهد. وقتی كودكی فكر می كند كه هرگز موفق نمی شود، دلیلی برای تلاش كردن نمی یابد و تصور می كند كه باز در نهایت بیچاره و درمانده است.

 

۲۱- به طور كلی پشتكارش را از دست می دهد. هر كس كه فكر كند شانس نسبتاً خوبی دارد، می تواند كاری را تا آخر ادامه دهد اما كسانی كه عزت نفس اندكی دارند این احتمال را می دهند كه در كارشان شكست خواهند خورد.

 

۲۲- از الگوهای فكری ثابتی پیروی می كند. كودكی كه به خود اعتماد ندارد فكر می كند نمی تواند واكنش های دیگران را درك كند، بنابراین گرفتار یك سری الگوهای فكری ثابت می شود از قبیل: من باید خوب و آرام باشم و مثلاً حتی اگر معلم در تلاش باشد كه بچه ها را تشویق كند نمایشی بازی كنند او واكنشی از خود بروز نمی دهد.

 

۲۳- توانایی هایش را بی اندازه دست كم می گیرد یا درباره شان غلو می كند. بعضی مواقع كودكی كه دارای عزت نفس اندكی است درباره توانایی هایش غلو می كند كه این عمل حالت تدافعی رایجی است. او قادر به روبه رو شدن با توانایی های واقعی اش نیست پس به دنیای تخیل قدم می گذارد و بدین ترتیب احساس بی كفایتی اش را جبران می كند.

 

۲۴- موفقیت را در نتیجه تأثیر چیزی خارج از وجود خود می داند. مثلاً اگر امتحانی را خوب دهد یا در مسابقه ای برنده شود، دلیل موفقیتش را آسان بودن امتحان یا خوش شانسی می داند.

 

۲۵- شكست را در نتیجه تأثیر عمل شخص خود می داند. كودكی كه عزت نفس اندكی دارد، شكست را نتیجه مستقیم بی استعدادی و بی ذكاوتی خود می داند و معتقد است درس را نمی فهمد یا احمق است.

 

۲۶- هر نوع شكست حتی جزئی را مهم تلقی می كند.

 

۲۷- مستقل كاركردن برایش دشوار است. كودك با عزت نفس اندك چون ابتكار عمل ندارد به هم سن و سال های مستبد یا كودكان توانای بزرگ تر از خود متكی می شود و دوست دارد كه دیگران به او بگویند چه كاری انجام دهد.

 

۲۸- كم سئوال می كند. با این كه در جستجوی دیگران است احتمال دارد در بعضی مواقع بسیار كم سئوال كند،چون می ترسد دیگران به حماقتش پی ببرند.

 

هدف از تنظیم این فهرست به صدا درآوردن زنگ خطر به گونه ای نیست كه والدین را نگران كند بلكه مقصود هوشیار كردن آنها نسبت به رفتار كودكان شان است.

 

منبع: روزنامه کیهان