اعتماد به نفس بالا، محافظ کودک در مبارزه با مشکلات زندگی است. کودکانی که احساس کاملا خوبی نسبت به خود دارند و راحت تر با تعارضات و فشارهای زندگی کنار می آیند شاد هستند و از زندگی لذت می برند. این دسته از کودکان به واقعیت ها توجه کرده و به طور کلی خوش بین هستند.

 

10

برعکس، کودکانی که اعتماد به نفس پایین دارند، تعارضات و مشکلات زندگی برای آن ها موجب ناکامی و اضطراب شدید می شود. کودکانی که با ضعف به خودشان می نگرند برای حل مشکلات، ناتوان خواهند ماند. اگر دچار افکار انتقادی از خودشان شوند مانند «من خوب نیستم» یا «من هیچ کار صحیحی نمی توانم انجام دهم» با برخورد به هر مشکل تازه منفعل، گوشه گیر یا افسرده می شوند.

 

اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس مجموعه اعتقادات یا احساساتی است که ما نسبت به خود داریم به عبارت دیگر اعتماد به نفس میزان ارزشی است که برای خود قائل هستیم و این که چقدر خودمان را باور داریم. در حقیقت شکل گیری اعتماد به نفس از دوران شیرخوارگی «صفر تا ۲ سالگی» آغاز می شود. در این دوران کسب مهارت های حرکتی ـ شناختی و موفقیت کودک در انجام بعضی فعالیت های مربوط به خود، مانند توانایی راه رفتن، غذا خوردن و … در رشد خودباوری و اعتماد به نفس کودک موثر است.

 

از طرف دیگر باور کودک درباره خود، بر مبنای تعاملات او با اطرافیان، به خصوص در ابتدا با والدین شکل می گیرد. به این دلیل است که رابطه صحیح والدین با کودکان کمک موثری به تقویت خودباوری کودک می کند. کودکی که اعتماد به نفس پایین دارد تمایلی برای امتحان کردن کارهای جدید ندارد. او درباره خودش به صورت منفی صحبت می کند و جملاتی مانند «من خوب نیستم» یا «من نمی توانم کاری را درست انجام دهم» یا «هیچ کس به من اهمیت نمی دهد» را عنوان می کند

 

خصوصیات کودک متکی به نفس

– با دیگران به راحتی ارتباط برقرار می کند و به آسانی دوست پیدا می کند.
– از فعالیت های گروهی لذت می برد.
– نسبت به خود و دنیای اطرافش خوش بین است.
– از عقیده خود دفاع می کند، حتی اگر دیگران با او مخالفت کنند.
– وقتی کاری را شروع می کند آن را به اتمام می رساند و نسبت به حداکثر تلاش خود برای انجام کار، مطمئن است.
– تحمل پذیرش شکست یا نپذیرفتن از طرف دیگران را دارد و در صورت برخورد با شکست در فعالیت ها، مایوس نشده با انرژی بیشتری دوباره به پیش می رود.
– در موقعیت مناسب، بدون شک و تردید نقش رهبری را به عهده می گیرد یا لااقل در بعضی موفقیت ها انتظار رهبر شدن دارد.
– مهارت های حل مسئله در کودک متکی به نفس قوی است و برای حل فشارها و مشکلات روزمره زندگی، از روش های مختلف و مناسبی استفاده می کند.
– همیشه علاقه مند به شروع فعالیت جدید است.
– نارضایتی خود را بدون سرزنش کردن دیگران و خود بیان می کند.
– نقاط قوت و ضعف خود را می شناسد.

 

بچه منفی

کودکی که اعتماد به نفس پایین دارد تمایلی برای امتحان کردن کارهای جدید ندارد. او درباره خودش به صورت منفی صحبت می کند و جملاتی مانند «من خوب نیستم» یا «من نمی توانم کاری را درست انجام دهم» یا «هیچ کس به من اهمیت نمی دهد» را عنوان می کند. تحمل او در مقابل ناکامی پایین است، زود تسلیم می شود و منتظر کمک از طرف دیگران است. این گونه کودکان در مواجهه با مشکلات مکرر ضعیف تر می شوند و در مقابله با استرس های زندگی اولین عکس العمل آن ها «من نمی توانم» است. آن ها نسبت به خود، اطرافیان و زندگی غالبا بدبین هستند.

 

روش هایی برای تقویت اعتماد به نفس کودکان

– به فرزندتان توجه کنید، به صحبت های او گوش کنید و از نصیحت کردن و ابراز انتقادت بپرهیزید.
– محبت خود را به کودک نشان دهید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید.
– انتظارات خود را با سن، هوش، توانایی و مهارت های کودک تطبیق دهید.
– به فرزندتان اجازه تصمیم گیری دهید و به تصمیم های کودک برای امور شخصی «انتخاب لباس، نوع غذا، وسایل مورد نیاز و …» احترام بگذارید.
– کودک خود را تحت فشار نگذارید و از بکن، نکن های بی مورد پرهیز کنید.
– از اشتباهات کوچک فرزند خود چشم پوشی کنید و بیشتر رفتارهای مثبت او را مورد توجه قرار دهید.
– در صورتی که به تفاوت های فردی کودکان توجه کنید دیگر فرزند خود را با کودکان دیگر مقایسه نمی کنید.
– الگوی مثبت باشید. اگر نسبت به خود خشن و سخت گیر هستید و درباره توانایی و محدودیت های خود واقع بین نیستید خودتان را تعدیل کنید زیرا فرزندتان از شما الگو می گیرد.
– برای تلاش کودک و نتیجه کار او ارزش قائل شوید. برای مثال اگر کودک تان در تیم فوتبال موفق نبوده است به او نگویید «خیلی خوب، بعدا بیشتر تلاش کن» بلکه به او بگویید «تو در این کار خیلی تلاش کردی و من به تلاش تو افتخار می کنم.»

 

افکار غیرمنطقی کودک نسبت به خودش را تصحیح کنید. گاهی کودک به درک نادرست درباره خودش جنبه واقعی می دهد. برای مثال کودکی که در مدرسه در تمام درس ها موفق است ولی در درس ریاضی مشکل دارد شاید بگوید «من دانش آموز بدی هستم» در اینجا کودک از تعمیم غلط استفاده کرده است و همین اعتقاد او را برای شکست آماده می کند. عکس العمل مناسب ما به عنوان والدین این است که به او بگوییم «تو دانش آموز خوبی هستی و در تمام درس ها موفقی، برای خواندن درس ریاضی به زمان بیشتری نیاز داری که با هم کار خواهیم کرد.»

 

شروع سن مدرسه مرحله مهمی از مراحل رشد کودک است. به فعالیت هایی که در مدرسه انجام می دهد توجه کنید. همراه فرزندتان در گردش های دسته جمعی شرکت کنید، او را تشویق کنید تا دوستانش را برای بازی به خانه دعوت کند و اگر با دوست او ارتباط خانوادگی دارید او را به خانه دوستش ببرید. فرصت های مناسبی برای او فراهم کنید تا فعالیت های مختلفی چون ورزش، موسیقی، نقاشی و … را بیاموزد.

 

مسئولیت نهایی والدین آماده سازی کودک برای دستیابی به استقلال واقعی است. ما در صورتی می توانیم بگوییم این وظیفه را به خوبی انجام داده ایم که فرزندان ما هنگام ترک خانه و آماده شدن برای شروع زندگی جدید، بزرگسالانی با اعتماد به نفس بالا و سازگار با محیط باشند، زیرا میزان استقلال و اعتماد به نفس، رابطه عمیقی با هم دارند. به همین دلیل اگر بخواهیم فرزندان ما در مشکلات زندگی اعتماد به نفس خود را از دست ندهند باید پایه های اعتماد به نفس را در آنان تقویت کنیم. در نهایت ما برای جامعه فردا نیاز به افراد قوی و مطمئن به خود داریم که از پس مسائل خود برآیند. بنابراین بهتر است در کوچک ترین نهاد اجتماعی که خانواده است، زمینه را برای پرورش چنین افرادی آماده سازیم.

 

منبع: سایت برترین ها