برقراری نظم با کودک خردسال اقتضائات خاص خود را دارد. چرا که کودک در مرحله ای است که می خواهد بتدریج مستقل شود و به تنهایی مشتاق کشف و جستجوی محیط خود است.  همه می دانیم که این مرحله از استقلال و کشف توسط کوچولوها نیازمند حمایت و همکاری بزرگ ترهاست؛ یعنی بزرگ ترها به منظور حمایت می خواهند بر امور بچه ها نظارت کنند، ولی از دید کودک چطور؟ آیا کودک نیز برقراری نظم و انضباط توسط والدین را حمایت و همکاری معنی می کند؟ یا همچون مانعی سر راه تفریح و بازی می شمارد؟ این حلقه همکاری بین خردسال و بزرگسال اگر خوب جا نیفتد، تناقضاتی را پدید می آورد که به مشکلات جدی تبدیل می شود و اطرافیان و کودک را سال های سال در فضا و روابطی آزاردهنده قرار می دهد.

 

نظم آموزی

ایجاد تعادل بین این دو مقوله مهارت خاصی​ می طلبد و والدین را دچار مشکلات و اشتباهاتی می کند. چون علاوه بر آموزش نظم و انضباط باید به شیوه ای رفتار کنند که ضمن منضبط بودن، احترام و اعتماد به نفس آنها را دست کم نگیرند. محققان علوم تربیتی، موارد زیر را از اشتباهات معمول این دوران می شمارند.

 

نکاتی که در فرایند نظم آموزی اهمیت دارند

«نه» می گوییم و«نه» هم می شنویم

«خواهرت رو اذیت نکن»، «به گربه دست نزن»، «برو آن طرف بنشین» و… با دقت در مکالمات روزانه مان با کودک (نو پا و پیش دبستانی)، متوجه می شویم​ جملات نهی کننده زیادی به کار می بریم. کودک بارها و بارها دست نزن و نکن و عباراتی از این دست را می شنود.

این گونه کودک نسبت به کلمه «نه» مقاوم می شود و به قول برخی از والدین انگار حرف آنان را دیگر نمی شنوند. هیچ کس به عمد نمی خواهد کودکی را بزرگ کند که حد و مرز نمی شناسد، اما وقتی بارها و بارها منع می شود و «نه» می شنود؛ به تدریج جملات نهی کننده قدرتشان را از دست می دهند.

به اعتقاد کارشناسان رفتارشناسی کودک، ما بیشتر کودک را از انجام کارها منع می کنیم بدون این که از آنچه​ باید انجام بدهند آگاهشان کنیم. ما اغلب می خواهیم کاری انجام ندهند، بدون این که بدانند پس باید چه بکنند؟! عمل جایگزین چیست؟ پس باید انتظارات را به روشنی توضیح دهید و رفتار درست را نشان دهید.

پس کلمه «نه» را برای موقعیت های خطرناک ذخیره کنیم مثل خطر بازی با برق، سقوط از ارتفاع و خوردن مواد خطرناک. بهتر است آن لحظه​ روی آنچه​ می خواهیم انجام دهیم، تمرکز کنیم تا آنچه​ نمی خواهیم.

گفت وگو با فرزند، هنری خاص با قوانین و معانی مخصوص به خود است. گفتن «وقت خواب است» را کودک با میل بیشتری می پذیرد تا بگوییم تو هنوز خیلی کوچــکی برای این که تا دیر وقت بیدار بمانی، برو بخواب. این طرز بیان محدودیت که «امروز وقت تماشای تلویزیون تمام شده» بهتر از این است که بگوییم «امروز به حد کافی تلویزیون دیدی، تلویزیون را خاموش کن». اگر به این چند جمله دقت کنید، حتما جملات جایگزین بیشتر به دلتان خواهد نشست.

 

جمله نهی کننده، جمله جایگزین

تو نمی توانی بدون این که کاپشن بپوشی بیرون بروی، به محض این که کاپشن پوشیدی می توانی بیرون بری، با این لحن (گریه و ناله) حرف نزن.

به محض این که صدات مثل صدای من آروم شد به حرفت گوش می کنم.

من دیگه لباس های کثیفو جمع نمی کنم.اگر لباس های کثیفو داخل سبد بریزی، آنها را می شویم.

بیا دیگه نمی خوای غذا بخوری؟
به محض این که تو بشینی غذایمان را می خوریم. غرزدن و تهدیدکردن و جر و بحث کردن​ همکاری کودک را تضمین نمی کند. برای آموزش کودک و برای رعایت قوانین، انتظارتان را توضیح دهید، سپس وارد عمل شوید.

 

توقع زیاد ممنوع!

در مجلسی نشسته اید کودک خردسالتان بیقرار است و شروع می کند به بهانه گیری. به او می گویید ساکت باشد. لج می کند و ادامه می دهد.

خجالت زده فکر می کنید چرا حرف گوش نمی دهد؟ بسیاری از بچه ها آداب اجتماعی مکان های عمومی مثل رستوران، فروشگاه، مجالس و… ​را نمی دانند.

والدین فکر می کنند، بچه ها باید بیشتر از آنها بدانند و تجربه آنها را داشته باشند. وقتی کودک هنجاری را می شکند به خاطر داشته باشید که او نمی خواهد دردسر درست کند، فقط نمی داند در آن موقعیت چه کار باید بکند.

پس نباید تنبیهش کنید. به یاد بیاورید که مثل شما آدم بزرگ نیست. آن لحظه سعی کنید روی رفتاری که می خواهید انجام دهد، تمرکز کنید.

 

وقتی خودمان الگوی رفتارهای ناپسند کودک می شویم

الگوی کودک شدن روش دیگری است تا فرزندانمان را به سمت رفتار درست هدایت کنیم. وقتی عصبانی می شویم یا چیزی از دستمان می افتد، فریاد می زنیم. هنگام رانندگی، اگر کسی سد راهمان شد با الفاظ زشت خطابش می کنیم، اما اگر کودکمان به همین روش عمل کند بشدت عصبانی و ناراحت می شویم؛ یعنی اگر اوضاع بر خلاف خواسته کودک شد و به شیوه ما عمل کرد تحمل نمی کنیم.

مقایسه کردن کودکان​ با هم، مخالف ارزش های درونی اوست و سرانجامش این است که کودک ​ خود را ارزشمند نمی​ بیند

رفتار بی عیب و نقص داشتن بسیار سخت است. پس اگر رفتارمان اشکال داشت از کودک معذرت خواهی کنید. احساسات نیرو های بسیار قوی هستند و حتی بزرگسالان نیز همیشه حریف احساسات خود نمی شوند.

معذرت خواهی نشان می دهد که برای اعمال غیرارادی نیز احساس مسوولیت می کنیم بسیاری از مشکلات مربوط به امر انضباط، وقتی برخورد ما بیش از حد احساساتی نباشد، حل و فصل می شود.

وقتی با هیجان زیاد با مشکلات روبه رو می شویم از راه حل دور می افتیم. کودکان مقلد به دنیا می آیند پس الگوسازی برای کودک و یادگیری آنچه​ ما از کودک می خواهیم نیاز به تکرار و زمان دارد.

زمان وتکرار برای کودک لازم است تا بر اعمال خود مسلط شوند. به اعتقاد کارشناسان تربیت کودک نیازمند یادآوری مکرر است و به قولی کار نیکو​کردن از پر کردن است. باید صبور بود. تربیت درست فرزند مستلزم صرف وقت و انرژی فراوان است.

 

دخالت های ناکارآمد

بچه ها همدیگر را در خانه دنبال می کنند، دور خانه می دوند،​ فریاد می زنند. اغلب والدین احساس می کنند در هر وضعیتی باید در کار کودک دخالت کنند.

ممکن است بچه ها کارهای آزاردهنده زیادی بکنند. برای مثال آب را در ظروف مختلفی بریزند. پیش از سرزنش به یاد بیاورید که او کودکی با حس کنجکاوی قوی است که حرکت مایعات برایش جالب می آید. یا گاهی دنبال جلب توجه شما​ست.

در عکس العمل خود دقت کنید و به قول روان شناسان کودک، وقتی خطر جانی در میان نباشد سعی کنید تماشاگر صبوری باشید. اگر کاری می کند که مطابق میلتان نیست، دعوایش نکنید؛ ببینید چه اتفاقی می افتد اگر ادامه بدهد. واقعا ادامه این کار ختم به فاجعه می شود.

پس باز صبور باشید، گاه اگر عکس العملی نشان ندهید بالاخره ادامه نخواهد داد و از شروع مسابقه دادو فریاد جلوگیری کرده اید.

 

وقفه های موثر آموزشی

وقتی کودک سه ساله را بعد از دعوا با برادرش روانه اتاقش می کنید، شروع به داد و فریاد می کند و با دست به در و دیوار می کوبد.

این محرومیت موقتی که برای کودک در نظر می گیرید به این معنی است که به کودکتان فرصت و زمان می دهید تا آرام شود، نه این که تنبیه یا مجازات شود.

بعضی از کودکان به این روش که در اتاق آرام شوند، بخوبی پاسخ می دهند. ولی برخی این روش را پس می زنند و آنها را بیقرارتر می کند، پس این روش برای آنها رفتار دلخواه شما را آموزش نخواهد داد.

کارشناسان رفتار کودک عمل جایگزینی را پیشنهاد می دهند؛ به اعتقادشان به جای این که کودک را به اتاقی بفرستید، در همان اتاق و محیطی که هستید با او صحبت نکنید و مدتی آرام باشید.

اگر کودک خیلی ناراحت است بغلش کنید تا آرام شود. وقتی کودک آرام شد، به آرامی توضیح دهید که چرا رفتارش درست نبود.

اگر آنقدر عصبانی هستید که او را نمی توانید آرام کنید، خود از محیط فاصله بگیرید، وقتی آرام و برخود مسلط شدید؛ رفتار مورد انتظارتان را توضیح دهید. جمله تان را این گونه شروع کنید که وقتی کسی اسباب بازیت را گرفت به جای زدن چه کار باید کرد.

 

پیچیدن نسخه های مشابه برای کودکان متفاوت

مقایسه کردن کودکان کاملا مخالف ارزش های درونی اوست و سرانجامش این است که کودک نتواند خود را ارزشمند بداند. کودکان به خواسته های ما پاسخ های متفاوتی می دهند.

برخی از کودکان مطیع و فرمانبردارند، آنها به آسانی تغییر دادن عادات و روابطشان را می پذیرند. برخی دیگر از کودکان محافظه کارترند و فقط زمانی به تغییر رفتار و عاداتشان دست می زنند که به آنها اعتراض و به ترک آن وادارشان کنیم.

برخی با تکرار مداوم می آموزند و عده ای با تکرار کمتر یا بیشتر. پس روش های موثر برای یک کودک برای دیگری کارساز نیست.

سعی نکنید روش موثر در یک کودک را در دیگری پیاده کنید. پس هنگام نظم آموزی توجه داشته باشید که چه کاری از آنها بر می آید و در چه مرحله ای از رشد هستند.

تنبیه و آگاه سازی کودک باید مناسب با سن و خطایش باشد. نظم آموزی را مترادف با مجازات نشمرید و دست آخر این که، برای پیدا کردن نظم و انضباط هر روز به هنگام رفتار​ با کودک​، هدف​ را در ذهنتان به روشنی ترسیم کنید و در نظر بیاورید، آیا با اجرا و تاکید بر هر رفتار و حرکتتان، به هدف دلخواهتان که همان کودک منظم و مسوول است می رسید یا دچار اشتباهات معمول این دوران می شوید.

 

منبع : روزنامه جام جم