در جهان معاصر، «بازی» ، بهترین شكل فعالیت طبیعی برای هر كودك است. در واقع بازی كردن، در زندگی كودك از اهمیت زیادی برخوردار است. در جریان بازی، نیروهای روحی و جسمی كودك؛ یعنی دقت، حافظه، تخیل، نظم و ترتیب، چالاكی و مهارت و … رشد می یابند و علاوه بر اینها بازی برای كودك محرك و انگیزه ای می شود در جهت كسب تجارب اجتماعی. بازی وسیله طبیعی كودك برای بیان «خود» است. كودك با بازی كردن، موقعیتی را به دست می آورد تا احساسات و مشكلات خود را عرضه كند و به عبارت دیگر، ابراز وجود نماید. متأسفانه امروزه، بسیاری از والدین حتی مربیان توجه كافی به امر رهبری بازی ندارند و یا كودك را به حال خود وامی گذارند و یا بازی او را با دلسوزی های اضافی و اسباب بازی های زیادی محدود می نمایند. پدران و مادران باید توجه داشته باشند كه در مراحل مختلف بازی روش های گوناگونی اتخاذ گردد و نیز همیشه به یاد داشته باشند كه باید به كودك امكاناتی بدهند كه او آزادانه و مبتكرانه فعالیت نماید تا استعدادهای نهفته اش به درستی شكوفا گردد. تنها در این صورت است كه بازی می تواند باعث انگیزش، نشاط، فعالیت، ابتكار و خلاقیت در كودكان شود.

 

بازی های كودكان

ارزش های بازی های كودكان

هر بازی سالم و باروری كه كودك به آن مشغول می گردد دارای ارزش های بس مهمی می باشد كه با كمی تأمل نسبت به آنها، می توان به درستی به نقش و اهمیت بازی در حیات كودك پی برد.

ارزش جسمانی:

بازی های توأم با فعالیت در جهت تكامل و رشد عضلانی كودك و ورزش دادن قسمت های مختلف بدن، از اهمیت و ارزش زیادی برخوردار است. این نوع بازی ها برای صرف انرژی اضافی كودك نیز می توانند مفید واقع شوند. انرژی اضافی اگر از طریق صحیح مصرف نگردد و به حالت سركوب در جسم كودك ذخیره شود او را ناآرام، عصبی و بدخلق می كند.

ارزش درمانی:

بازی به كودك فرصت می دهد كه احساسات خود را تخلیه نماید. او می تواند از طریق بازی، انرژی تحت فشار خود را بیرون بریزد. كودك می تواند احساساتی از قبیل ترس، رنجش، نگرانی، شادی و … خود را آن طور كه دوست دارد در قالب شخصیت های دلخواهش بیان نماید و كدورت درونی خود را نیز از بین ببرد.

ارزش تربیتی:

شخصیت واقعی كودكان ضمن بازی كردن شكل می گیرد و دگرگونی های قابل توجهی در روحیات وی روی می دهد. كه همه اینها گذر به مرحله عالی تر رشد و پیشرفت را برای كودك تدارك می بیند و از اینجاست كه امكانات تربیتی بازی آشكار و مسلم می گردد.

ارزش اجتماعی:

كودك در بازی یاد می گیرد كه چطور با فرد بیگانه و خارج از واحد خانواده روابط اجتماعی برقرار كند و چطور مشكلات و مسائل ناشی از این نوع روابط را حل كند و تطابق اجتماعی را فراگیرد.

ارزش آموزشی:

كودك از طریق بازی با انواع مختلف اسباب بازی، موفق به آموزش و شناخت رنگ ها، شكل ها، اندازه ها، اجناس و اشیا ء و اهمیت آنها می شود. بازی به كودك كمك می كند تا دنیایی را كه در آن زندگی می كند؛ بشناسد، بفهمد، لمس و حس كند و بالاخره كنترل كند و میان واقعیت و خیال تفاوت قائل شود.

ارزش اخلاقی (معنوی):

كودك در جریان بازی یاد می گیرد كه، چه چیز خوب است و چه چیز بد است. كودك درمی یابد كه اگر بخواهد در بازی یك فرد قابل قبول به حساب آید، باید صادق، امین، عادل، منضبط، حقیقت طلب و درستكار و مسلط به خود و … باشد.

 

انواع بازی های مورد علاقه كودكان

بازی های مورد علاقه كودكان را می توان به شرح ذیل، تقسیم بندی كرد:

الف: بازی های مورد دلخواه و بی قانون و قاعده: در این نوع بازی ها، قانون و مقررات و قواعد هیچ گونه نقشی ندارند و در اغلب موارد نیز، انفرادی انجام می پذیرند. در این بازی ها كودك آنچنان كه رغبت می كند و دلش می خواهد مشغول و سرگرم می گردد و هرگاه خسته شد، بازی را رها می كند.

ب: بازی های نمایشی و هیجان انگیز: این گونه بازی ها، به توانایی های كودك می افزاید تا از تنگناها و محدودیت هایی كه «دنیای واقعیت ها» به او تحمیل می كند؛ بگریزد. بازی های مورد نظر، كودك را قادر می سازد تا آرزوهای خود را جامه عمل بپوشاند و همچنین به او فرصت می دهد تا خود را از دام بدخلقی برهاند و بر موقعیت هایی كه در زندگی واقعی، او را آزار می دهند فائق آید. بازی های نمایشی همچون آیینه ای می ماند كه فرهنگ جامعه كودك را منعكس می نماید.

پ: بازی های خیالی: این نوع بازی ها بیشتر با تخیل و تفكر كودكان ارتباط دارد. نقشی كه كودك در حین بازی های خیالی خود، ایفا می نماید برای او بسیار هیجان انگیزتر و جالب تر از زندگی واقعی می تواند جلوه كند.

ت: بازی های سازنده و خلاقانه: كودك به تخیلات خود شكلی واقعی می بخشد و قدرت خلاق خویش را به سوی رشد و تكامل رهنمون می سازد. در این نوع از بازی ها، كودك می تواند به وسیله خلاقیت های ذهنی خود از حداقل امكانات موجود دنیای بیرونی، حداكثر استفاده را ببرد. بازی های خلاقانه، می تواند شامل این موارد باشد:

۱ ابداع، ابتكار و اختراع ۲ طراحی، ۳ نقاشی با مداد رنگی، آبرنگ، گواش، رنگ و روغن و …

۴ نواختن قطعات موسیقی یا آواز خواندن.

ث: بازی های انفرادی و اختصاصی:در این بازی ها معمولاً كودك سعی دارد به صورت انفرادی و كاملاً اختصاصی خود را به نوعی سرگرم نماید. مثلاً به جمع آوری اشیاء خاصی چون صدف، سنگ، تمبر و … می پردازد و آنها را در یك مجموعه نگهداری می نماید. او از این طریق می خواهد احساسات مالكیت جویانه و تعلق خاطر خود را نسبت به یك یا چند چیز، به صورت علنی جامه عمل بپوشاند.

ج: بازی های گروهی و دسته جمعی:این گونه بازی ها كه از هدف خاصی برخوردار است معمولاً براساس روش و قاعده و قانون، انجام می پذیرد. قوانین خاص این بازی ها باید از سوی بازیكنان مورد احترام باشد و كاملاً رعایت شود.

 

تنوع در بازی های كودكان

در بازی های كودكان ، خصیصه ای به نام تنوع، بسیار مشاهده می شود. این موضوع كاملاً بارز است كه همه كودكان به یك روش و نوع، بازی نمی كنند. تنوع در بازی های كودكان می تواند ناشی از این علل باشد:

تفاوت های فردی، درجه تندرستی و سلامتی، سطح رشد جسمی حركتی، میزان بهره هوشی، نوع جنسیت، نوع محیطی كه در آن پرورش یافته اند، وضعیت اجتماعی و اقتصادی عامل جغرافیایی، میزان اوقات فراغت و وضعیت وسایل و امكانات بازی.

 

توصیه هایی در مورد بازی های كودكان

برای هر پدر و مادری و به طور كل برای هر فردی كه به نوعی با كودكان سروكار دارد دانستن و رعایت نكاتی چند كه در مورد بازی های كودكان است لازم و ضروری به نظر می آید.

۱) به بازی بچه ها اهمیت دهید. چرا كه تمام زندگی كودك در بازی شكل واقعی به خود می پذیرد.

۲) تجارب زندگی كودك از طریق بازی صورت می گیرد.

۳) كسب مهارت های شخصی، اجتماعی، اقتصادی و … را كودك از طریق بازی تجربه می نماید و یاد می گیرد.

۴) بازی برای كودك به منزله كار محسوب می شود و كار برای او به منزله بازی.

۵) بازی در كودكان موجب رشد و تحول می شود.

۶) كودكان از طریق بازی، خلاقیت های خویش را شكوفا می سازند.

۷) بازی عاملی مهم و مؤثر در رشد و شكوفایی استعدادهای كودك به شمار می رود.

۸) بازی در تربیت احساسات كودك تأثیر بسزایی دارد.

۹) بازی به كودكان امكان می دهد كه نسبت به افراد محیط جهان و طبیعت پیرامون خود شناخت كافی پیدا كنند.

۱۰) بازی منبع غنی آموزشی برای كودك به حساب می آید.

۱۱) موضوع بازی كودكان باید همیشه سعی شود كه برگرفته از زندگی خانوادگی، كودكستان، مسافرت ها، جشن ها، فرهنگ و … آنها باشد.

۱۲) بازی خوب شبیه كار خوب است. كار به منزله شركت انسان در تولیدات اجتماعی و در ایجاد ارزش های فرهنگی و مادی و به عبارت دیگر شركت انسان در ایجاد ارزش های اجتماعی است. اما بازی از چنین اصولی پیروی نمی كند و رابطه مستقیم با اهداف اجتماعی ندارد. ولی از سوی دیگر باید گفت كه به طور غیرمستقیم با این اهداف در ارتباط است. به این معنی كه انسان را با همان فعالیت جسمانی و روانی كه لازمه كار است عادت می دهد.

 

در پایان به این نكته اشاره كنم كه برخی از اولیاء نسبت به بازی فرزندانشان هیچ گونه علاقه ای نشان نمی دهند. برخی دیگر تنها به خرید اسباب بازی های زیاد اكتفا می كنند و بعضی نیز بیش از اندازه در بازی های آنها دخالت می نمایند و امكان نمی دهند كه كودك خود مسائل بازی را حل و فصل نماید. این گونه والدین كودك را ناگزیر می سازند كه تنها حرف شنوی بزرگترها و مقلد باشد. در واقع این اولیای كودك هستند كه بازی می كنند و نه خود او. به عبارت دیگر باید با هر كسی با زبان قابل فهم او سخن بگوییم.

 

منبع : روزنامه کیهان