«یکی توی کمدم قایم شده، چشماش توی تاریکی برق می زد!»، «اجازه بده امشب توی اتاق شما بخوابم»، «می شه پیشم بمونی تا خوابم ببره؟» و… همه والدین، در دوران خردسالی فرزندشان، با چنین جملاتی مواجه می شوند. گاهی قضیه، به هیولای زیر تخت مربوط است و گاهی هم غول پشت پنجره. من و شما می دانیم که در تاریکی هیچ خبری نیست و خانه، در سیاهی شب، به اندازه روشنایی روز، در امن و امان است، ولی یک کودک دو، سه ساله که ترسیده، می تواند این قدر منطقی باشد؟ به نظر شما، بهترین راه برخورد با ترس از تاریکی در بچه ها چیست؟

 

52c0040a82914d5aba546a4ec878c1df

قدم اول:
به ترس کودک احترام بگذارید

بزرگ ترین اشتباهی که والدین مرتکب می شوند، نامحترم دانستن ترس کودک از تاریکی و مسخره کردن اوست. ترس بچه ها از تاریکی، نشانه خلاقیت و هوش آن هاست. وقتی شما، او را مسخره می کنید یا با الفاظی مانند ترسو و بی عرضه خطابش می کنید، نه تنها ترسش را از بین نمی برید، بلکه باعث می شوید خجالت بکشد و احساس گناه کند.

 

قدم دوم:
آرام بمانید و آرامش کنید

وقتی بچه ها ترسیده اند، به همدردی شما نیاز دارند. پس، حتی اگر از ناراحتی فرزندتان معذب شده اید، سعی کنید با چهره و صدایی آرام صحبت کنید. لازم نیست در همان لحظه، درباره اینکه «تاریکی اصلا ترس نداره» یا «هیولا و غول مال قصه هاست» با او حرف بزنید. این کار را به روز موکول کنید و به جای آن، از فرزندتان بخواهید درباره چیزی که باعث ترسش شده صحبت کند.

 

قدم سوم:
با ترس بچه ها بازی نکنید

شاید بردن کودک به تخت خواب نرم و گرم خودتان، راحت ترین راهی باشد که ساعت دو بعد از نیمه شب، به ذهن تان می رسد، ولی این کار، انتخاب درستی نیست. برای دادن توانایی مقابله با ترس به دختر یا پسر کوچولوی وحشت زده تان، چند دقیقه از خواب نازتان بزنید، کنارش بمانید و دستش را بگیرید. حتی می توانید از او سوال کنید که دوست دارد هر چند دقیقه یک بار به اتاقش سربزنید. ممکن است بگوید هر پنج دقیقه یک بار. سخت است، اما ارزشش را دارد.

 

برای این که فرزندتان آرام شود، لازم نیست در اتاقش راه بیفتید و زیر تخت، پشت پنجره یا هر جای دیگری را کنترل کنید و بگویید «این جا هیچ غولی نیست!» یا «اگه پسر خوبی باشی، آقا غوله سراغت نمیاد.» این کار، رسمیت بخشیدن به چیزی است که کودک را در تاریکی ترسانده. به جای این کارها، می توانید به او بگویید: «بیا زیر تخت رو یه نگاهی بنداز. این جا فقط اسباب بازی ها و کفشای خودته».

 

چرا بچه ها از تاریکی می ترسند؟

۱) تلویزیون: تصویر و صدای تلویزیون، باعث تحریک بیش از حد مغز کودکان به خصوص قبل از چهار سالگی می شود.

۲) داستان های قبل از خواب: داستان های ترسناک و پر از موجودات خیالی که والدین، قبل از خواب برای کودک تعریف می کنند، دلیل دیگر ترس کودکان است.

۳) والدین: عجیب است، اما والدین با گفتن جملاتی مانند «اگه اتاقت رو مرتب نکنی، شب، آقاغوله میاد می بردت»، باعث ترس کودک از تاریکی می شوند.

 

چه طور ترس بچه هایمان از تاریکی را بیش تر و بیش تر کنیم؟
تاریکی با جیغ بنفش

پیش از هر کاری، یک بار، بخش اول کارتون شرکت هیولاها را ببینید؛ جایی که هیولاها باید برای تامین انرژی شهرشان، از بچه ها، جیغ های بنفش تری می گرفتند. بله؛ همان جا که یک هیولای پشمالو، نیمه شب، از توی کمد تاریک می پرد وسط اتاق خواب یک بچه گوگوری مگوری و او، از ته ته های دلش جیغ می کشید و زبان کوچکش، ته حلقش، لق لق می خورد و این طوری، یک کپسول انرژی برای شهر پر می شد؛ حالا، این شمایید که با ترساندن یک بچه، حس شرارت خودتان را ارضا می کنید.

 

تاریکی، بهترین فرصت است؛ فرصتش فراهم است تا حس توهم بچه را قدری قلقلک بدهید که «ای وای، توی شیشه پنجره، عکسی افتاده. یعنی کی می تونه باشه؟»

 

کافی است همین موقع، پارچه یا هر چیز نرمی را روی پوست بچه حرکت دهید و اصلا به روی خودتان نیاورید. تکرار این حرکت، حس یک ترس تکرارشونده را در ذهن بچه، ماندگار می کند. اگر سوسکی، چیزی هم همین موقع، از اطراف شما رد شود که عالی می شود. در همین لحظه ها، یک جمله زیبا که البته گفتن آن، ظرافت های خاص خودش را دارد، هیجان را به اوج می رساند؛ جمله ای مثل «پخّ»!

 

برای تکمیل کاشته هایتان، کافی است یکی از آن زیرزمین های تاریخی نیاز نیست راه دوری بروید. معمولا زیرزمین و پارکینگ های تاریک هم این ویژگی را دارند را انتخاب کنید؛ چون تاریکی های همراه با پله و فرود، نقش مخوفی دارند. بله؛ بله؛ این شمایید که دارید ترس بچه را از تاریکی، زیاد می کنید. خود شمایید که می توانید یک ترس مهیب را بکارید تا بعدتر، کپسول کپسول، خباثت پر کنید.

 

منبع : مجله شهرزاد