برچسب: قصه جالب
قصه کودکانه دوستی گوزن و زرافه
سر ظهر بود و توی باغ وحش، حیوانات در حال استراحت بودند و آروم با هم حرف می زدند. فیل…
شعر و قصه
قصه ماهی کوچولوی قرمز
در گوشه ی یک دریای عمیق، ماهی کوچولوی قرمزی بود که به همراه پدر و مادرش داخل یک صدف سفید…
شعر و قصه
قصه پشمالو، خرس شجاع
در روزگاران خیلی دور در جنگلی بزرگ و پر درخت خرسی به همراه مادرش در غاری زندگی می کرد. اسم…
شعر و قصه
قصه زیبای بلبل
در باغ بزرگی پرندگان زیادی زندگی می کردند و آواز می خواندند.در فصل بهار وقتی درختان پر از شکوفه های…
شعر و قصه
قصه لاک پشت شیطون
خرگوش کوچولو یک هویج پیدا کرده بود دنبال یک جای خوب می گشت تا آنجا بنشیند و هویجش را بخورد.…
شعر و قصه
قصه برای بچه ها، پلیس جنگل
اردکها هر وقت دلشون می خواست می پریدند توی آب برکه ،و آب رو کثیف و گل آلود می کردند…
شعر و قصه
داستان برادر كوچولو
یک روزوقتی نرگس کوچولو از خواب بیدارشد مادرش را ندید.به جای مادر،مادربزرگ داشت توی آشپزخانه چای دم می کرد.نرگس نگران…
شعر و قصه
قصه پرپری دیگه تنها نیست
توی یک مزرعه تعداد زیادی شترمرغ زندگی می کردند.صاحب مزرعه از شترمرغ ها نگهداری می کرد تا بزرگ شوند و…
شعر و قصه