برچسب: قصه خوانی

داستان برادر كوچولو

یک روزوقتی نرگس کوچولو از خواب بیدارشد مادرش را ندید.به جای مادر،مادربزرگ داشت توی آشپزخانه چای دم می کرد.نرگس نگران…
شعر و قصه
غاز تخم طلايي

قصه کودکانه غاز تخم طلايي

سالها پيش در دهكده اي دور، پيرمرد و پيرزني با خوبي و خوشي در كنار هم زندگي مي كردند. آنها…
شعر و قصه

قصه خرس کوچولو و زنبورهای عسل

خرس کوچولو از خواب بیدار شد. دلش می خواست برای صبحانه یک دل سیر عسل بخورد. به طرف کندوی زنبورها…
شعر و قصه