دسته: شعر و قصه

شعر مهدکودک، بارون می باره

بارون می باره جرجر بیا با هم کلاغ پر بازی کنیم تو خونه هی نگیریم بهونه بارون می باره شرشر…
شعر و ترانه

قصه خرس کوچولو و زنبورهای عسل

خرس کوچولو از خواب بیدار شد. دلش می خواست برای صبحانه یک دل سیر عسل بخورد. به طرف کندوی زنبورها…
شعر و قصه

لالایی ننه سرما

لالالالا، رسید از راه دوباره کی؟ ننه سرما! رسید و با خودش آورد یک هالم پنبه ی زیبا
شعر و قصه

قصه تپلی شکمو

یکی بود یکی نبود... خرس کوچولویی بود که اسمش تپلی بود آخه خیلی تپل و چاق بود خیلی هم تنبل…
شعر و قصه

لالا ماهي، لالا پوپك

لالا پونه، لالا پوپك لالالا اي گل كوچك لالا قطره، لالا دريا لالالا ماهي زيبا
شعر و قصه

لالایی کودکانه

لالالالا،گل فندق ننه ت اومد سر صندوق لالالالا، گل گردو بابات رفته توي اردو
شعر و قصه

شعر مهدکودک، خانم مربی

اینجا که مهد کودکه پر از گلای کوچکه بچه هایش مثل گلند خیلی قشنگ و تپلند
شعر و ترانه

لالایی

لالايي ماه و مهتابه لالايي مونس خوابه لالايي قصه ي گل هاس پر از آفتاب پر از آبه
شعر و قصه