برچسب: شعر کودکانه
شعر کودک نان
دانید من که هستم؟ من نان تازه هستم خوش عطرم و برشته عطرم به جان سرشته زینت سفره…
شعر و ترانه
شعرکودکانه خدا
به مادر گفتم آخر این خدا کیست که هم در خانهی ما هست و هم نیست. تو گفتی مهربانتر…
شعر و ترانه
شعر کودکانه بچه ی خوب
بچهی خوب و عاقل و هوشیار اول صبح میشود بیدار میرود از اتاق خود بیرون میبرد آب و حوله و…
شعر و ترانه
شعر کودکانه خدا
دانا خدای مهربان اندر زمین و آسمان هر چیز یا هرگونه کار باشد به پیشش آشکار هرکس بگوید حرف زشت…
شعر و ترانه
شعر کودکانه مادر بزرگ
مادربزرگ وقتی اومد خسته بود چار قدش و دور سرش بسته بود صدای کفشش که اومد دویدم دور گُلای دامنش…
شعر و ترانه
شعر کودک درخت
به دست خود درختی می نشانم به پایش جوی آبی می کشانم کمی تخم چمن بر روی خاکش برای یادگاری…
شعر و ترانه
شعر کودکانه قفس
پرنده قشنگی توی قفس نشسته دیواره های قفس بال و پرش رو بسته با چشمای قشنگش خیره شده به ابرا…
شعر و ترانه
شعر کودکانه زنبور طلایی
ای زنبور طلایی نیش می زنی بلایی پاشو پاشو بهاره گل وا شده دوباره پاشو پاشو بهاره گل وا شده…
شعر و ترانه