دسته: شعر و قصه
قصه کودکانه تمساح دهان گشاد
حیوونای جنگل دور درخت بلوط جمع شده بودن و داشتن آگهی روی درخت رو می خوندن. چه سر و صدایی…
شعر و قصه
قصه کودک تولد هزار دست
خانم هزار پا تخم گذاشته بود. اما از توی تخمش یه بچه بیرون اومد که هزار پا نبود. هزار دست…
شعر و قصه
ترانه کودکانه خداحافظ، مهد من
از مهد کودک که داریم میریم ما آموخته ایم مشق و حساب و زبان خداحافظ مربی خوب من در خاطرم…
شعر و ترانه
قصه کودکانه برفک و هویج
یکی بود یکی نبود،غیر از خدا هیچکس نبود. یک روز خانم خرگوشه با پسر کوچولوی تپل مپلش برفک، رفتند مزرعه…
شعر و قصه
شعر کودکانه بهار
چه قدر بهار قشنگه آسمون آبی رنگه هدیه فصل بهار گل های رنگارنگه گل اومده فصل بهاره سرما دیگه فکر…
شعر و ترانه
قصه کودکانه پنگوئن شکمو
یکی بود یکی نبود، یه پنگوئن کوچولویی بود که توی یه جزیره ی بزرگ و قشنگ زندگی می کرد. پنگوئن…
شعر و قصه
قصه کودکانه مداد نق نقو
یک مداد بود نق نقو، هر وقت مشق می نوشت می گفت: « وای چه قدر بنویسم. خسته شدم. از…
شعر و قصه
لالایی قصر مروارید
حصیر گرم گهواره به نرمی در برت داره چشای خسته ازخوابه چو عکس ماه تو آبه
شعر و قصه