برچسب: قصه شب

قصه کودکانه تمساح دهان گشاد

حیوونای جنگل دور درخت بلوط جمع شده بودن و داشتن آگهی روی درخت رو می خوندن. چه سر و صدایی…
شعر و قصه

قصه کودک تولد هزار دست

خانم هزار پا تخم گذاشته بود. اما از توی تخمش یه بچه بیرون اومد که هزار پا نبود. هزار دست…
شعر و قصه

قصه کودکانه مداد نق نقو

یک مداد بود نق نقو، هر وقت مشق می نوشت می گفت: « وای چه قدر بنویسم. خسته شدم. از…
شعر و قصه

قصه علی کوچولوی بازیگوش

علی کوچولو و مامانش می خوان امروز با هم برای خرید به بازار برن. مامان علی بهش می گه: پسرم،…
شعر و قصه

قصه گل‌سر گمشده و جغد دانا

یکی بود یکی نبود.غیر ازخدا هیچ کَس نبود. یه جنگل داریم مثل تمام جنگلای دنیا قشنگ وپرازدرخت. حیوونهای زیادی توی…
شعر و قصه

قصه جوجه کوچولوی ترسو

جوجه ای بود که خیلی ترسو بود. تو زیرمین خونه رضا کوچولو قایم شده بود و هیچ جا نمی رفت.…
شعر و قصه

قصه ماهی کوچولو و کرم

ماهی کوچولو داشت دنبال غذا می گشت . یه دفعه یه کرم دید که داره تو آب وول می خوره…
شعر و قصه

قصه کودک اتاق‌خواب پاییزی

پاییز بود. برگ های زرد درختان در هوا پرواز می کردند و چرخ زنان به زمین می رسیدند. برگ ها…
شعر و قصه