1092-284x425-Footprints

می روم آرام پشت پنجره
کوچه سرتاسر سفید و دیدنی ست

نرم نرمک برف می بارد هنوز
توی سرما هیچ کس در کوچه نیست

چند گنجشک گرسنه آن طرف
روی بام خانه ای کز کرده اند

در حیاط خانه ای هم یک کلاغ
توی این سرما نشسته روی بند

می رود در انتهای کوچه مان
پیر مردی که عصا دارد به دست

آه در پشت سر او روی برف
جای پاهایی برهنه مانده است

 

شاعر : افسانه شعبان نژاد