پدر و مادر شدن پذیرش مسئولیتی بزرگ برای سرتاسر عمر است. روانشناسی کودک راهکارهایی برای پی ریزی تربیتی صحیح در کودکان از همان سال های اول زندگی را ارائه می دهد.
گاهي ميبينيم که برخي پدر و مادرها فرزندان خود را بد صدا ميزنند يا لقبي ناپسند به او ميدهند. گاهي از ديدن چنين منظرهاي با اين که با اين افراد غريبهايم، از شدت ناراحتي مو بر تنمان راست ميشود و حاضر نيستيم لحظهاي در محل توقف کنيم. ميدانيد اينگونه رفتارهاي والدين، چه تاثيري بر سلامت روان کودکان دارد؟ به علت آسيبى كه چنين مواردي بر شخصيت کودکان دارد، به ذکر 8 نمونه از اين قبيل خطاهاي نسبتا رايج والدين ميپردازيم.
روانشناسی کودک
اسم گذاشتن روى بچهها
اگر كودكان را به نامهايى مانند احمق و تنبل بناميد، باور ميكنند كه داراى اين صفات و خصوصيات هستند. به علت آسيبى كه به كار بردن اين نامهاى منفى به شخصيت بچهها وارد ميكند اعتماد به نفس او از بين ميبرد. اگر كودكى به صفت «زشت» ناميده شود، ممكن است از حضور در جمع و بازى با ديگران خوددارى كند. اگر بگوييد: «كمرو»؛ از ارتباط با همسالان و بزرگترها پرهيز ميكند. چه بايد گفت؟ با جملهاى مثبت توجه بچه را به رفتارى معطوف كنيد كه بايد تغيير دهد: «اين اتاق نامرتب و به هم ريخته است» يا «كاغذ و مدادهايت روى زمين پخش شده و بايد جمع شود.»
طرد كردن بچهها
طرد كردن بچهها، نشان دادن نفرت يا تمايل به جدايى از آنهاست. براى يك كودك، دوست داشته نشدن از طرف فردى كه او را به دنيا آورده، به معنى دوست داشته نشدن از طرف همه افراد است. آنچه يك كودك بايد بداند اين است كه پدر و مادر بدون هيچ قيد و شرطى دوستاش دارند.
منفىبافى
بچهها با كلمات و جملههايى كه به آنها ميگوييم، بزرگ ميشوند. يك پژوهشگر با عدهاى زندانى گفتگو و مصاحبه كرد. از آنها پرسيد كه به چند نفر از آنها هنگام بچگى گفته شده كه زندانى خواهند شد، با كمال تعجب دريافت كه تقريباً پاسخ همه آنها به اين سوال مثبت بود. والدين بايد آينده خوبى را براى بچهها ترسيم و پيشبينى كنند.
مقصر دانستن بچهها هنگام بروز مشكلات
مقصر دانستن كودك هنگام مشكلات به اين معنى است كه او به دليل كارى كه ديگران انجام دادهاند سرزنش ميشود. بچهها هدف آسان و در دسترس براى به گردن گرفتن تقصير ديگر اعضاى خانواده هستند. اگر بچهها بايد ياد بگيرند كه مسووليت كارهايشان را به عهده بگيرند، ما بايد نمونهاى از مسووليتپذيرى در برابر اشتباهات و ضعفهايمان باشيم. چه بايد گفت؛ اگر عصبانى شديد به محض به دست آوردن خونسردى از كودك معذرت بخواهيد و مثلاً بگوييد: «ببخشيد دعوات كردم، امروز خسته بودم.»
انتظارات نابهجا
پدر و مادرانى كه از فرزندان خود انتظارات بيجا دارند آنها را مجبور ميكنند كه بهترين بازيكن باشند يا در مدرسه نمره 20 بگيرند. پيامي كه پشت اين عمل پنهان شده اين است كه تو در مدرسه به اندازه كافى خوب نيستى. داشتن انتظار بيجا تنها اعتماد به نفس كودك را از بين ميبرد. چه بايد گفت؛ با تاكيد به نكات مثبت بگوييد: «خيلى عالى است كه نمرههاى 20 زيادى در كارنامهات دارى، اشكالى ندارد نمره ?? گرفتى چون تو تمام سعى خود را كردى و هر انسانى ممكن است اشتباه كند. سعى كن اشتباهاتت در آينده كمتر شود لزومي ندارد هميشه و همهكس نمره 20 بگيرند.»
مقايسه كردن
وقتى به كودك ميگوييد كه رفتارش مثل خواهرش خوب نيست، بذر حسادت و بددلى را بين فرزندان خود ميكاريد. بچهها نبايد در خانواده و فاميل مقايسه شوند، چون در مقابل خواهران و برادران خود احساس بىارزشى و بد بودن را خواهند داشت. حتى تعريف مثبت هم ميتواند همين نتيجه را داشته باشد. وقتى ميگويد: «تو در بازى فوتبال از برادرت بهترى» همان احساس مقايسه و ناسازگارى را بين آنها به وجود ميآوريد. بهتر است بگوييد: « تو در بازى فوتبال به اندازه برادرت هنگاميكه به سن تو بود خوب هستى»، «از سال گذشته تا به حال در زبان پيشرفت كردهاى».
شرمزدگى
هنگام خجالت، كودك احساس ميكند نقص دارد يا بىلياقت است. خجالت كشيدن بيشتر از اينكه رفتار او را درست كند، موجب از دست رفتن روحيه و تحقير او ميشود. برخى پدرها و مادرها با انگشت گذاشتن روى ضعفهاى كودك مانند شبادرارى او را تحقير ميكنند. خجالتزده كردن كودك موجب ميشود كه او عوامل تحقيرش را پنهان كند. بهتر است بگوييد: «گريه نكن، تو ديگر بزرگ شدهاى. گربه آنقدرها هم ترسناك نيست.»
تهديد كردن«اگر نيايى ميروم و اينجا تنها ميمانى.» «اگر دوباره اين كار را انجام دهى، به پليس ميگويم تو را ببرد.» تهديد، گفتن جمله يا كلمه اغراقآميزى است كه پدر و مادر به كار ميبرند تا كودك را بترسانند، مانند اين جملات: «اگر درست رفتار نكنى تمام استخوانهايت را ميشكنم.» تهديد، موجب ترس در كودك ميشود و او احساس ميكند كه در محيطى ناامن و پر از دشمن زندگى ميكند.
تهديد به تنها گذاشتن كودك، برايش بسيار دردناك و سخت است چون او بسيار حساس است و براى نيازهاى اساسى و اوليه زندگى به پدر و مادرش نياز دارد. به بچهها بايد هشدار داد، نه تهديد. برخلاف تهديد، هشدار واقعى و معقول است. با گفتن جمله « اگر…، در نتيجه…» به او هشدار ميدهيد كه نبايد به رفتار بد خود ادامه دهد، مانند « اگر دوباره خواهرت را بزنى، ديگر نبايد با او بازى كنى».
کاربر گرامی، اگر تمایل دارید مطالب بیشتری مرتبط با این موضوع بخوانید کلیک کنید.
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]فیلم زایمان طبیعی زایمان طبیعی بدون درد کاردستی کودک تزیین جشن تولد بچه ها آموزش بافت کلاه کودک بافتنی کودک فیلم آموزش بافت کلاه کودک لیف قلاب بافی بچگانه دوخت لحاف سیسمونی الگوی عروسک نمدی نقاشی میوه ها کشیدن ماشین شروع غذای کمکی مدل لباس عروس دخترانه [/box]
هفته نامه سلامت
عالی