دروغگویی و راستگویی از جمله رفتارهایی هستند كه كودك باید در جمع خانه و خانواده بیاموزد. اغلبِ والدین، زمانی كه متوجه می شوند، كودك و یا نوجوان شان دروغ می گوید، شدیداً متاثر و معترض می شوند. كودكان خردسال (زیر سه سال) به دلیل این كه هنوز قادر به تشخیص تفاوت واقعیت از خیال نیستند، نمی توانند بین راست و دروغ تفاوت گذارند. آنها از شنیدن داستان های تخیلی واقعاً لذت می برند و دوست دارند خودشان نیز با قوه تفكر و تجسم شان ماجراها و قصه های جالبی بسازند.

 o-LITTLE-BOY-LYING-facebook

 

در واقع این كودكان هنوز نیازمند گسترش و توسعه دنیای خیالی خود هستند تا بتوانند قدرت خلاقیت و ابتكارشان را پرورش دهند. اما نكته ای كه والدین و مربیان هنگام خواندن و تعریف این گونه داستان ها برای كودك باید مدنظر داشته باشند، آن است كه با نهایت آرامش و بدون این كه عكس العمل منفی ای از خود نشان دهند، ذهن كودك را به سوی واقعیت ها سوق دهند و به او بیاموزند كه این گونه داستان ها حاصل تفكر و اندیشه نویسنده است و با آنچه در اطراف آنان می گذرد، تفاوت دارد. معمولاً دروغ پردازی های خیالی كودكان از سنین ۵ _ ۴ سالگی به بعد كاهش می یابد و كم كم قدرت تشخیص واقعیت از خیال را پیدا می كنند. اما اگر بعد از ۶ _ ۵ سالگی نیز سعی كنند با رویاسازی های ذهنی خود حقیقت را نادیده بگیرند، والدین باید درصدد رفع علت این امر باشند. برای مثال، اگر كودك ۶ ساله ای مدام از دوست خیالی خود صحبت می كند، پدر و مادر باید سعی كنند فرزندشان را با كودكان دیگر هم بازی كنند تا او نیازی به خیال پردازی های واهی نداشته باشد. معمولاً كودكان از سنین ۷ _ ۶ سالگی به بعد، تنها زمانی كه دچار اضطراب، تشویش و نگرانی شدید شوند، دروغ می گویند.

 

از جمله رایج ترین شرایطی كه منجر به دروغگویی كودك می شود، عبارتند از:

۱ _گاهی كودكان برای جلب توجه دیگران دروغ می گویند. اگر كودك احساس كند كه از این طریق می تواند نظر اطرافیانش را به خود جلب كند، ممكن است مرتباً دروغ بگوید. به بیانی دیگر، زمانی كه كودك نتواند با استفاده از روش های خوشایند و پسندیده، نظر سایرین را به خودش جلب كند، به دروغگویی و ریاكاری متوسل می شود.

۲_ گاهی كودكان برای این كه خودشان را بهتر نشان دهند، دروغ می گویند. در این گونه شرایط، عاملی كه موجب دروغگویی بچه ها می شود، فقدان اعتماد به نفس در آنان است. در حالی كه كودكانی كه دارای حس ارزشمند و اعتماد به نفس بالایی هستند، هیچ گاه برای بهتر نشان دادن خودشان، نیازی به دروغ گفتن حس نمی كنند.

۳_ گاهی كودكان زمانی كه احساس كنند دچار مشكل شده اند، شروع به دروغگویی می كنند. در چنین مواردی، باید از ابتدا به كودك اهمیت راستگویی، صداقت و درستی را یاد داد. از طریق پی بردن به این گونه ارزش های خانوادگی_ اجتماعی است كه كودك حتی اگر در شرایط بحرانی و دشوار نیز قرار گیرد، دروغ نخواهد گفت.

۴ _گاهی كودكان از ترس این كه واقعیت را به والدین شان بگویند، شروع به دروغگویی می كنند. آنها تصور می كنند كه چون نتوانسته اند خواسته ها و انتظارات پدر و مادرشان را برآورده سازند، لذا برای ناامید نكردن، عصبانی نكردن و ناسزا نشنیدن از آنها، دروغگویی را تنها راه حل موجود می پندارند.

۵_ دروغگویی ویژگی و صفتی است كه بچه ها به راحتی از والدین خود یاد می گیرند. با كمال تعجب مشاهده می كنیم، پدری ممكن است از فرزندش بخواهد كه در پاسخ به مراجعی كه جلوی در منزل و یا پشت خط تلفن منتظر است كه با او صحبت كند، بگوید كه «به او بگو پدرم نیست.» و یا شاید مادر از فرزندش بخواهد اتفاقی كه در منزل افتاده است را به پدر نگوید و… به این ترتیب كودك با دروغ و عدم صداقت آشنا می شود.

 

مواردی كه دروغگویی اختلال و یا مشكل حادی محسوب نمی شود:

الف_ كودكان ۵ _ ۴ ساله اغلب خیال بافی و رویا پردازی را دوست دارند و شروع به داستان پردازی می كنند. این گروه از كودكان معمولاً قادر نیستند بین حقیقت و دنیای ذهنی شان تفاوت گذارند.

ب_ كودكان ۱۱ _ ۱۰ ساله و یا نوجوانان گاهی دروغ می گویند تا بتوانند به منفعتی دست یابند. مثل فرار از زیربار مسئولیت و یا نپذیرفتن اشتباه و كوتاهی خود. در این گونه موارد، والدین باید با تذكر مناسب و بجای خود، آنها را نسبت به پیامدهای رفتاری شان آگاه سازند و ارزش راستگویی، صداقت و اعتماد را به آنها بیاموزند.

پ_ گروهی از نوجوانان ۱۶ _ ۱۲ ساله كشف كرده اند كه گاهی دروغگویی آنها می تواند موجب محبوبیت آنان بین اطرافیان شان شود . برای مثال، چون نمی خواهند از سوی دوستان و هم كلاسی های شان طرد شوند، شروع به دروغگویی و خیال پردازی های واهی می كنند. گروهی دیگر از نوجوانان با دروغگویی خود درصدد حفظ حریم خصوصی خود هستند و می خواهند از این طریق استقلال خود را از والدین شان نشان دهند. برای مثال، منكر تسلط پدر و مادرشان بر تصمیم گیری های شان می شوند.

 

مواردی كه دروغگویی دلالت بر مشكلات عاطفی و احساسی كودكان دارد:

الف_ گروهی از كودكانی كه تفاوت بین راستگویی و دروغگویی را می دانند، گاه داستان و ماجرای غیرواقعی را چنان شرح می دهند كه برای شنونده كاملاً قابل قبول و باوركردنی است. این گروه، غالباً اعتماد به نفس پایینی دارند و از این طریق درصدد كسب جایگاهی در بین سایرین هستند.

ب_ گروهی از كودكان و نوجوانان نیز چنان در دام تكرار دروغگویی های شان می افتند كه رهایی از دست آنها برای شان دشوار و غیرممكن می شود. آنها اغلب فكر می كنند كه دروغ گفتن آسان ترین راه برای رو به روشدن با والدین، اعضای خانواده، آموزگاران و دوستان شان است. این گروه از بچه ها، اغلب دروغگویی را كاری زشت و ناپسند نمی دانند و از این كه دیگران آنها را دروغگویانی بزرگ می شناسند، ناراحت نمی شوند.

پ_ گروهی دیگر از كودكان و نوجوانان هستند كه نمی دانند با دروغگویی خود موجب رنجش اطرافیان شان می شوند.

ت_ گروهی از نوجوانان نیز با دروغگویی های مكرر خود سعی می كنند حقایق را مخفی نگه دارند. برای مثال، نوجوانی كه شدیداً به مواد مخدر معتاد است، ممكن است در مقابل پرسش های دیگران كه «از كجا پول آورده ای؟ مواد از كجا تهیه می كنی؟… با چه كسانی دوست هستی؟ و…. » دروغ بگویند.

 

مواردی كه اشتباهات والدین منجر به دروغگویی كودكان می شود:

۱_ سعی كنید هرگز دروغ نگویید. متاسفانه بعضی از دروغ های جزیی والدین الگوی بدی برای فرزندان است، زیرا آنان یاد می گیرند كه گاهی می توانند از گفتن حقیقت طفره روند.

۲ _ چنانچه فرزندتان كار اشتباهی انجام داد و شما متوجه خطای او شدید، با پرسش های موشكافانه و مكرر خود، او را تحت فشار قرار ندهید، زیرا او را به سوی دروغگویی سوق خواهید داد. در چنین شرایطی كه مطمئن هستید او كار خطایی انجام داده است، اشتباه عملش را به او گوشزد نمایید و او را راهنمایی كنید تا دوباره مرتكب آن اشتباه نشود.

۳ _ مراقب رفتارهای خود هنگام پرسش و بازخواست از كودك باشید. اگر چهره ای عصبانی و خشمناك داشته باشید، ممكن است او از ترس پیامدهای ناخوشایند رفتار شما، مجبور به دروغگویی شود. در حالی كه می توانید با چهره صمیمی و ملایم خود، او را به راستگویی تشویق كنید.

۴ _ هیچ گاه خطاهای معمولی فرزندتان را با خشم و عصبانیت شدید جواب ندهید و زمانی كه او به اشتباه خود پی برده است، سعی نكنید با شرمنده كردن بیش از اندازه او رعب و وحشت بی مورد در دل كودك ایجاد كنید، زیرا او تصور خواهد كرد كه اشتباهات روزانه او موجب برانگیختن شما خواهد شد و از ترس این كه مبادا در آینده شما را ناراحت كند، ترجیح دهد، دروغ بگوید.

۵ _ درباره ارزش صداقت، درستی و راستی با فرزندتان صحبت كنید. به او یاد بدهید كه حرف دروغ خریداری ندارد و پس از مدتی كه دوستانش به دروغگویی های مكرر او پی ببرند، اعتمادشان نسبت به او سلب خواهد شد و دیگر گفته های او را باور نخواهند كرد. علاوه بر آن، كسب مجدد اعتماد آنها نیز كاری مشكل و سخت است.

۶ _ هرگز فرزندتان را دروغگو خطاب نكنید، زیرا او این صفت و برچسب را به خود خواهد گرفت و پس از مدتی با درونی ساختن این ویژگی تبدیل به یك دروغگو خواهد شد. در عوض همیشه این اطمینان و اعتماد را به او بدهید كه می تواند تمام صحبت ها و نظراتش را به راحتی با شما در میان گذارد.

۷ _ دقت كنید ببینید فرزندتان در چه مواردی دروغ می گوید، شاید با شناخت بهتر فرزندتان بتوانید مشكل او را حل كنید و مانع از شدت رفتار او شوید.

۸ _ احترام به حریم خصوصی كودك و یا نوجوان گاهی می تواند مانع از دروغگویی آنان شود. والدین باید در عین آن كه مراقب رفتار و اعمال فرزندشان هستند، اعتماد و صمیمیت آنها را نیز به خود جلب كنند.

 

• آموزش راستگویی به كودكان

بدون شك كودكان صداقت و راستگویی را از والدین خود می آموزند. آنچه پدر و مادر می گویند الگو و سرمشقی است برای فرزندان شان تا از این طریق نحوه رویارویی با مسائل و مشكلات را یاد بگیرند. زمانی كه والدین و اعضای خانواده سعی می كنند هر واقعه ای را آن طور كه اتفاق افتاده است، برای یكدیگر تعریف كنند، در حقیقت صداقت و راستگویی را در بین اعضای خانواده خود استوار می سازند. بدین منظور باید محیطی برای كودكان فراهم آورند كه حتی اگر آنها كار اشتباهی هم انجام دهند، بتوانند آن را بدون ترس و دلهره به زبان آورند. برای موفقیت در این امر، بهتر است به جای سرزنش كودك، درصدد یافتن علت خطا و پیشامد فوق بود. یافتن و درك حقیقت، اولین گام برای آموزش راستگویی به كودكان است. بین دروغگویی و داستان پردازی تفاوت بسیار است. بچه ها با قدرت تخیل قوی شان قادرند از ماجرایی ساده، صحنه ای شگفت انگیز و خیالی بسازند تا حدی كه شنونده را مسحور واقعه كنند. در این بین وظیفه والدین آن است كه در عین احترام گذاشتن به تخیلات كودك او را تشویق كنند تا بین رویدادهای واقعی و آنچه كه در خیال خود تجسم می كند، فرق گذارد.

 

در خصوص آموزش راستگویی به كودك توجه به چند نكته زیر می تواند مفید باشد:

۱_ به كودك بگویید كه احساس او را درك می كنید و می دانید كه كودك دوست دارد گاه آرزوهایش به حقیقت بپیوندند. برای مثال، وقتی او می گوید، «… بهترین فوتبالیست مدرسه است…» به او بگویید كه می فهمید او دوست دارد كه بهترین باشد.

۲ _ سعی كنید همیشه درصدد یافتن راه حل مشكل باشید و نه سرزنش و شماتت كودك.

۳ _ برای كودك توضیح دهید، زمانی كه ما راست می گوییم، دیگران به ما و گفته های مان اعتماد می كنند و افكار و رفتارشان را بر پایه صحبت های ما بنا می كنند. اگر یك نفر مدام دروغ بگوید، هیچ كس حرف او را قبول نخواهد كرد و خیلی زود از جمع دوستانش طرد خواهد شد.

۴ _ زمانی كه فرزندتان به رغم این كه گفتن حقیقت برایش سخت و ناگوار است، راست می گوید، حمایت و توجه لازم را نسبت به این رفتار پسندیده او ابراز كنید. اغلب كودكان دوست دارند كه والدین شان از این كار آنها قدردانی كنند. اگر آنها بفهمند كه از طریق راستگویی می توانند توجه اطرافیان شان را جلب كنند، مطمئن بدانید كه همیشه حقیقت را خواهند گفت.

۵ _ با فرزندتان روراست و یك رنگ باشید. سعی كنید هر روز چند دقیقه ای را برای گفت وگوهای دونفره اختصاص دهید. كودكان اغلب تمایل دارند آنچه كه موجب ناراحتی و دلخوری آنها شده است با والدین شان در میان گذارند. برای مثال، وقتی او از درس ریاضی نمره پایینی می گیرد، سعی كنید بدون آن كه او را مورد شماتت و سرزنش قرار دهید، احساسات و گفته های او را بپذیرید و این امكان را برای او به وجود آورید كه اگر بار دیگر قصد داشت مشكلش را در كمال صداقت با شما در میان گذارد، بدون كمترین ناراحتی این كار را انجام دهد.

۶ _ روش دیگر برای تشویق كودك به راستگویی آن است كه علاقه و اعتماد خودتان را به او نشان دهید. با توجه نشان دادن نسبت به كارها، فعالیت ها و برنامه های روزانه كودك و پرس وجو درباره آنچه برای او اهمیت دارد، به راحتی می توانید به نقطه ضعف ها و كمبودهای او پی ببرید.

۷ _ هیچ گاه كودك را برای «راست گفتن» تهدید نكنید، زیرا او را مجبور می كنید كه گاهی راست نگوید. هدف ما این است كه بچه ها به حقیقت احترام بگذارند، نه آن كه از ترس تهدیدهای ما راست بگویند.

 

منبع : روزنامه شرق