دسته: شعر و قصه

شعر کودکانه آینه

وقتی که من کودک بودم خیلی خیلی کوچک بودم می دویدم توی خانه می پریدم چون پروانه هر چیز تازه…
شعر و ترانه

شعر کودکانه خانم مربی

اینجا که مهد کودکه پر از گلای کوچکه بچه هایش مثل گلند خیلی قشنگ و تپلند مربیانی مهربان دلسوز و…
شعر و ترانه

شعر کودک باد

هو هو هو، باد اومد تق تق تق، به در زد وقتی زورش زیاد شد گروپ گروپ با سر زد…
شعر و ترانه

شعر کودکانه رنگ و وارنگ

کنار ظرف انار خوشه ی انگور بذار هو هوی باد و بشنو کی اومده؟ فصل نو هوا نه گرمه، نه…
شعر و ترانه

شعر کودکانه شب یلدا

باز شب یلداست مانند رویاست شیرنی هاشم مثل مرباست قشنگ ترین شب شیرین ترین شب همگی هستن تو شب یلدا…
شعر و ترانه

شعر کودک گریه نکن بابات میاد

دست کوچولو پا کوچولو گریه نکن بابات میاد تا خونه همسایه ها صدای گریه هات میاد گشنه شدی شیرت بدم…
شعر و ترانه

شعر کودکانه داداش من

داداش من خوابیده لحاف رو روش کشیده تو خواب داره میخنده کی دیده کی شنیده شاید که یه فرشته اومده…
شعر و ترانه

شعر کودک گریه نکن

گریه نکن عزیز جون بچه خوب و مهربون گریه کنی چشای تو پف میکنه میاد جلو قرمز و بد ادا…
شعر و ترانه